کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اسکیزنده پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
اسکیزنده
/'eskizande/
معنی
سکیزنده؛ جستوخیزکننده.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
اسکیزنده
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [قدیمی] 'eskizande سکیزنده؛ جستوخیزکننده.
-
اسکیزنده
لغتنامه دهخدا
اسکیزنده . [ اِ زَ دَ / دِ ] (نف ) نعت فاعلی از اسکیزیدن . سکیزنده . آلیزنده . جفته افکن .
-
جستوجو در متن
-
اسکیزندگی
لغتنامه دهخدا
اسکیزندگی . [ اِ زَ دَ / دِ ] (حامص ) عمل اسکیزنده .
-
جفتک انداز
لغتنامه دهخدا
جفتک انداز. [ ج ُ ت َ اَ ] (نف مرکب ) جفتک اندازنده . جفته اندازنده . جفته افکن . اسکیزنده . آلیزنده . رکال . رجوع به اسکیزنده و آلیزنده و جفتک شود. || در تداول ، دیرپذیر. صعب القبول .