کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اسکیت پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
اسکیت
/'eskeyt/
معنی
۱. نوعی کفش دارای چرخ یا تیغۀ مخصوص برای حرکت بر روی سطح هموار.
۲. ورزشی که با استفاده از این نوع کفش انجام میشود.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
skate
-
جستوجوی دقیق
-
اسکیت
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [انگلیسی: skate] (ورزش) 'eskeyt ۱. نوعی کفش دارای چرخ یا تیغۀ مخصوص برای حرکت بر روی سطح هموار.۲. ورزشی که با استفاده از این نوع کفش انجام میشود.
-
اسکیت
فرهنگ فارسی معین
(اِ کِ) [ انگ . ] ( اِ.) صفحة مخصوصی به اندازة زیرة کفش با چرخ های کوچک که در زیر کفش می بندند و بر روی زمین سخت و هموار یا یخی سُر می خورند.
-
اسکیت
لغتنامه دهخدا
اسکیت . [ اِ ] (اِخ ) رجوع باسکیث شود.
-
واژههای مشابه
-
اسکیت بازی کردن
دیکشنری فارسی به عربی
زلاجة
-
جستوجو در متن
-
skaters
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اسکیت بازان، اسکیت باز
-
اسکیتینگ
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [انگلیسی: skating] (ورزش) 'eskeyting = اسکیت
-
rollerskating
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اسکیت
-
skatings
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اسکیت ها
-
skete
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اسکیت
-
skice
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اسکیت
-
oscitate
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اسکیت
-
skits
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اسکیت ها
-
schtick
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اسکیت