کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اسکات پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
اسکات
/'eskāt/
معنی
۱. ساکت کردن؛ خاموش کردن.
۲. آرام کردن.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
اسکات
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] [قدیمی] 'eskāt ۱. ساکت کردن؛ خاموش کردن.۲. آرام کردن.
-
اسکات
فرهنگ فارسی معین
( اِ ) [ ع . ] (مص م .) خاموش کردن ، زبان بستن .
-
اسکات
لغتنامه دهخدا
اسکات . [ اَ ] (ع اِ) اوباش . || بقایای هر چیزی . || روزهای معتدل پس گرما. (منتهی الارب ).
-
اسکات
لغتنامه دهخدا
اسکات . [ اِ ] (اِخ ) والتر. یکی از بزرگترین نویسندگان اسکاتلندی در ربع اول قرن نوزدهم . وی در نظم و نثر هر دو اقتدار و مهارت داشت و آثاری که از خود یادگار گذاشته است از شاهکارهای ادبیات انگلیس بشمار میرود.اسکات در 15 ماه اوت 1771 م . در شهر ادیمبورگ...
-
اسکات
لغتنامه دهخدا
اسکات . [ اِ ] (ع مص ) خاموش کردن . (تاج المصادر بیهقی ) (زوزنی ). خموش کردن . ساکت کردن . تسکیت . تسکین . || منقطع گشتن سخن . منقطع شدن سخن . یقال : اسکت ؛ اذا انقطع کلامه فلم یتکلم . (منتهی الارب ).
-
جستوجو در متن
-
scobby
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اسکات
-
skout
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اسکات
-
scouths
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اسکات ها
-
scutes
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اسکات ها
-
snocat
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اسکات
-
scotias
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اسکات ها
-
escot
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اسکات
-
scote
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اسکات
-
asquat
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اسکات