کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اسپیل پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
اسپیل
لغتنامه دهخدا
اسپیل . [ اَ ] (ص ) دزد اسپ بود که بغیر از اسپ دزدیدن دیگر کارش نبود .(لغت فرس چ تهران ). شخصی را گویند که پیوسته اسب دزدد و سوای اسب دزدی کار دیگر نکند. (برهان ). دزد اسب که به غیر اسب ندزدد. (رشیدی ). رجوع به اسپیک شود.
-
اسپیل
واژهنامه آزاد
قسمتی کوچک از کاه، 2 سانت در 2 یا 3میل. تلفظ espil.
-
جستوجو در متن
-
اسبیل
لغتنامه دهخدا
اسبیل . [ اَ ] (ص ) دزد اسب . (جهانگیری ). که بغیر از اسب دزدیدن کار دیگر نکند. (سروری ). و رجوع به اسپیل شود.
-
اسپیک
لغتنامه دهخدا
اسپیک . [ اَ ی َ ] (ص ) دزد اسب بودکه بغیر از اسب دزدیدن دیگر کارش نبود : اسپیک آمد [ هم ] آنگه نرم نرم تا برد مر اسپ او را گرم گرم . رودکی (از حاشیه ٔ فرهنگ اسدی نخجوانی ).لیکن ظاهراً در بیت فوق اسپیک معنی دزد اسب ندارد، یاءیای نسبت است و کاف ، کاف ...