کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اسپیروکت پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
اسپیروکت
/'espiroket/
معنی
هر نوع باکتری مارپیچ یا فنرمانند بیماریزا مانندِ عامل سیفلیس.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
اسپیروکت
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: spirochète] (زیستشناسی) 'espiroket هر نوع باکتری مارپیچ یا فنرمانند بیماریزا مانندِ عامل سیفلیس.
-
جستوجو در متن
-
spirochete
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اسپيروئيد، اسپیروکت، هر نوع باکتری مارپیچ
-
spirochetes
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اسپيروچت ها، اسپیروکت، هر نوع باکتری مارپیچ
-
spirochaete
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اسپیراچه، اسپیروکت، هر نوع باکتری مارپیچ
-
تب راجعه
لغتنامه دهخدا
تب راجعه . [ ت َ ب ِ ج ِ ع َ / ع ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) تب رجع. حمای راجعه . حمای کرار. حمای رجعی . از امراض عفونی و مسری و اِپیدمیک . انگل این مرض «اسپیروکت دُبرمیر» است که بر اثر نیش ساس یا شپش وارد ارگانیسم انسان میگردد و بهمین جهت است که این...
-
تب
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹تپ› (پزشکی) tab حالت زیاد شدن حرارت بدن که گاهی با برخی تغییرات موضعی و امراض دیگر همراه است.〈 تب آوردن: (مصدر لازم) [قدیمی] مبتلا شدن به تب.〈 تب خرگوشی: (پزشکی) = تولارمی〈 تب دق: (پزشکی) = سلّ〈 تب راجعه: (پزشکی) بیماری عف...