کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اسپیرومتر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
اسپیرومتر
/'espirometr/
معنی
وسیلهای برای اندازهگیری نیروی تنفس ریه یا اندازه گرفتن گنجایش ششها؛ دَمسنج؛ تنفسسنج.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
اسپیرومتر
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: spiromètre] (پزشکی) 'espirometr وسیلهای برای اندازهگیری نیروی تنفس ریه یا اندازه گرفتن گنجایش ششها؛ دَمسنج؛ تنفسسنج.
-
جستوجو در متن
-
تنفس سنج
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی. فارسی] (پزشکی) tanaffossanj دستگاهی برای اندازهگیری قوۀ تنفس ریه یا اندازه گرفتن گنجایش شُشها؛ اسپیرومتر.
-
میزان النفس
لغتنامه دهخدا
میزان النفس . [ نُن ْ ن َ ف َ ] (ع اِ مرکب ) (اصطلاح فیزیکی ) دم سنج . اسپیرومتر . دستگاهی که نفس را می سنجد.
-
دم سنج
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، فاعلی) [قدیمی] تنفسسنج؛ damsanj آلت برای اندازهگیری قوۀ تنفس ریه یا اندازه گرفتن گنجایش ششها؛ دستگاهی که با آن حجم هوای ششها اندازهگیری میشود؛ اسپیرومتر.