کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اسمان غرش پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
هفت آسمان
لغتنامه دهخدا
هفت آسمان . [ هََ س ْ / س ِ ] (اِ مرکب ) عبارت از فلک های قمر، عطارد، زهره ، شمس ، مریخ ، مشتری و زحل است . (یادداشت مؤلف ) : جهان فیلسوف جهان داندم رصدبند هفت آسمان داندم . نظامی .به پرگار هفت آسمان بلندبه فهرست هفت اختر ارجمند. نظامی .از پی لعلی ک...
-
همانی آسمان
لغتنامه دهخدا
همانی آسمان . [ هََ س ْ / س ِ ] (اِ مرکب ) فلک کلی را گویند، و همانی آسمانها افلاک کلیه . و فلک کلی به قول مشهور نُه است به عدد حرکات محسوسه ٔ مختلفه ، چه نُه حرکت مختلف یافته شده : هفت از سبعه ٔ سیاره ، یکی از فلک ثوابت و دیگر فلک معدل النهار که حرک...
-
آسمان پیسه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) 'ās[e]mānpise آسمان در حالی که لکههای پراکنده ابر در آن وجود دارد؛ آسمان پوشیده از لکههای ابر.
-
آسمان جون
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [معرب، مٲخوذ از آسمانگون] 'ās[e]mānjun = آسمانگون
-
آسمان خراش
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) 'ās[e]mānxarāš عمارت بسیاربلند با طبقات زیاد.
-
آسمان دره
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) 'ās[e]māndar[r]e کهکشان: ◻︎ به کوچهای که روی با کف گهرافشان / چو آسماندره سازی ز بس گهر باری (منجیک: شاعران بیدیوان: ۲۴۹).
-
آسمان رند
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) 'ās[e]mānrand = آسمانخراش
-
آسمان سا
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) ‹آسمانسای› [قدیمی، مجاز] 'ās[e]mānsā بسیار بلند و سربرآسمانکشیده.
-
آسمان سنگ
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی] 'ās[e]mānsang = شهاب
-
آسمان فرسا
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) ‹آسمانفرسای› 'ās[e]mānfarsā = آسمانسا
-
آسمان گون
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) ‹آسمانجون، آسمانگونه› 'ās[e]māngun به رنگ آسمان؛ آبی کمرنگ؛ آبی آسمانی؛ لاجوردی.
-
آسمان نورد
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) 'ās[e]mānnavard هوانورد؛ هواپیما.
-
cloudy sky
آسمان اَبری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] آسمان با پوشش اَبر بیش از چهارهشتم
-
amorphous sky
آسمان اَریخت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] آسمانی با اَبرهای پارهپاره که در آن معمولاً اَبر بالاتر یا لایۀ زبرین دارای بارش است
-
coelostat
آسمانپا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[نجوم رصدی و آشکارسازها] ابزاری مجهز به ساعتران که همواره نقطۀ ثابتی از آسمان را دنبال میکند