کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اسمانی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
اسمانی
دیکشنری فارسی به عربی
سماوي
-
واژههای مشابه
-
آسمانی
واژگان مترادف و متضاد
۱. هوایی ۲. فلکی ۳. عرشی، قدسی، ملکوتی ۴. آبیرنگ ≠ ارضی، خاکی، زمینی
-
آسمانی
فرهنگ فارسی عمید
(صفت نسبی، منسوب به آسمان) 'ās[e]māni ۱. مربوط به آسمان.۲. الهی؛ ربانی؛ خدایی: ◻︎ بخت و دولت به کاردانی نیست / جز به تٲیید آسمانی نیست (سعدی: ۸۴).۳. مربوط به تقدیر و سرنوشت.۴. به رنگ آسمان؛ آبی آسمانی؛ آبی روشن؛ آبی کمرنگ.۵. (حاصل مصدر) [قدیمی، ...
-
آسمانی
فرهنگ فارسی معین
( ~.)(ص نسب .) 1 - سماوی ، سپهری . 2 - نجومی . 3 - عالی . 4 - آبی روشن . 5 - خدایی .
-
آسمانی
لغتنامه دهخدا
آسمانی . [ س ْ / س ِ ] (ص نسبی ) سماوی . فلکی . سپهری . چرخی . گرزمانی . گردونی . || نجومی . احکامی . احکام نجومی : ولیکن اتفاق آسمانی کند تدبیرهای مرد باطل . منوچهری . || عِلوی : اجرام آسمانی . || آسمانی ، آبی آسمانی ؛ رنگ آبی روشن . || نوعی از آتش ...
-
علامات آسمانی
لغتنامه دهخدا
علامات آسمانی . [ ع َ ت ِ س ْ / س ِ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) رجوع به کائنات الجو شود.
-
آسمانی تیر
لغتنامه دهخدا
آسمانی تیر. [ س ْ / س ِ ] (اِ مرکب ) شهاب .
-
جامه ٔ آسمانی
لغتنامه دهخدا
جامه ٔ آسمانی . [ م َ / م ِ ی ِ س ْ / س ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) جامه ٔ نیلگون که در ماتم پوشند. (آنندراج ). رخت کبود که در ماتم پوشند. (ناظم الاطباء).
-
دریای آسمانی
لغتنامه دهخدا
دریای آسمانی . [ دَرْ ی ِ س ْ / س ِ ] (اِخ ) بحر ازرق . دریای آبی . یکی از دو شعبه ای که رود نیل را تشکیل میدهد.
-
سنگ آسمانی
لغتنامه دهخدا
سنگ آسمانی . [ س َ گ ِ ] (ترکیب وصفی ، اِمرکب ) سنگی که از آسمان افتاده باشد. سنگی که از آسمان بر زمین فرودمی آید. از مطالعاتی که بر روی ساختمان این نوع سنگها بعمل آمده ترکیب اصلی آنها کاملاً شبیه سنگهای معدنی زمین است و در اکثر آنها املاح و اکسیدهای...
-
چراغ آسمانی
لغتنامه دهخدا
چراغ آسمانی . [ چ َ / چ ِ غ ِ س ْ / س ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) چراغ آسمان . آفتاب عالمتاب . (مجموعه ٔ مترادفات ). کنایه از آفتاب . (آنندراج ). چراغ جهانتاب .چراغ سپهر. چراغ عالم افروز. چراغ جهان : تو شبهای سیه دیدی چه دانی فروغ این چراغ آسمانی . و...
-
سنگ اسمانی
دیکشنری فارسی به عربی
نيزک
-
جرم اسمانی
دیکشنری فارسی به عربی
نجم
-
تیر شهاب سنگ اسمانی
دیکشنری فارسی به عربی
نيزک