کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اسلوب پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
اسلوب
/'oslub/
معنی
طرز؛ طریقه؛ شیوه؛ راه و روش.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
راه، روش، رویه، سبک، سیاق، شیوه، طرز، طریق، طریقه، گونه، متد، نحو، نمط، نهج، وضع
دیکشنری
method, mode, pattern, technique
-
جستوجوی دقیق
-
اسلوب
واژگان مترادف و متضاد
راه، روش، رویه، سبک، سیاق، شیوه، طرز، طریق، طریقه، گونه، متد، نحو، نمط، نهج، وضع
-
اسلوب
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی، جمع: اسالیب] 'oslub طرز؛ طریقه؛ شیوه؛ راه و روش.
-
اسلوب
فرهنگ فارسی معین
( اُ ) [ ع . ] ( اِ.) شیوه ، روش .
-
اسلوب
لغتنامه دهخدا
اسلوب . [ اُ ] (ع اِ) گونه . (ربنجنی ) (السامی فی الاسامی ) (ترجمان القرآن علامه ٔ جرجانی ) (منتهی الارب ). راه . (وطواط) (منتهی الارب ). طریق . شیوه . منوال . طرز. نمط. وضع. (غیاث ). طور. روش . (منتهی الارب ). و تیره . سبک . هنجار. نهج . منهج . سان ...
-
اسلوب
دیکشنری عربی به فارسی
روش , سبک , طرز , اسلوب , مد , ساختن , درست کردن , بشکل در اوردن , راه , طريقه , چگونگي , رسوم , عادات , رفتار , ادب , تربيت , نوع , قسم , شيوه , خامه , سبک نگارش , سليقه , سبک متداول , قلم , ميله , متداول شدن , معمول کردن , مد کردن , ناميدن , شگرد ف...
-
اسلوب
دیکشنری فارسی به عربی
اسلوب , طريقة , نمط
-
واژههای مشابه
-
اسلوب الحکیم
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹اسلوب حکیم› (ادبی) 'oslubolhakim در بدیع، آن است که مخاطب کلام متکلم را عمداً خلاف مراد او تعبیر کند، مثلاً دشنام یا تهدید را حمل بر اظهار لطف و نوید کند، مانندِ این شعر: گفتی ز خاک بیشترند اهل عشق من / از خاک بیشتر نه که از خاک کمتریم (سع...
-
اسلوب الحکیم
لغتنامه دهخدا
اسلوب الحکیم . [ اُ بُل ْ ح َ ] (ع اِ مرکب ) هو عبارة عن ذکر الاهم تعریفاً للمتکلم علی ترکه الاهم کما قال الخضر صلی اﷲعلیه وسلم حین سلم علیه موسی انکاراً لسلامه لأن ّ السلام لم یکن معهوداً فی تلک الارض انی بارضک السلام و قال موسی صلی اﷲ علیه وسلم فی...
-
اسلوب معادله
واژهنامه آزاد
هرگاه شاعر بیتی بسراید که با عوض کردن جای مصراع اول و مصراع دوم خللی در مفهومبیت ایجاد نشود و بیت دوم مصداقی برای بیت اول باشد، به آن آرایهٔ اسلوب معادله گویند.
-
اسلوب و هنجار
فرهنگ گنجواژه
روش.
-
واژههای همآوا
-
عصلوب
لغتنامه دهخدا
عصلوب . [ ع ُ ] (ع ص ) بمعنای عصلب [ ع َ ل َ / ع ُ ل ُ ] است . (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). رجوع به عصلب [ ع َ ل َ / ع ُ ل ُ ] شود.
-
جستوجو در متن
-
اسلایب
فرهنگ فارسی معین
( اَ ) [ ع . ] ( اِ.) جِ اسلوب ؛ اسلوب ها، روش ها، راه ها.