کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اسلحه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
اسلحه
/'asle(a)he/
معنی
= سلاح
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
تجهیزات، تسلیحات، تفنگ، جنگافزار، حربه، مهمات
برابر فارسی
جنگ افزار
دیکشنری
arms, weapon
-
جستوجوی دقیق
-
اسلحه
واژگان مترادف و متضاد
تجهیزات، تسلیحات، تفنگ، جنگافزار، حربه، مهمات
-
اسلحه
فرهنگ واژههای سره
جنگ افزار
-
اسلحه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: اسلحَة، جمعِ سلاح] (نظامی) 'asle(a)he = سلاح
-
arms
اسلحه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] مجموعۀ سلاحهایی که هر سرباز یا فرد نظامی در اختیار دارد
-
اسلحه
فرهنگ فارسی معین
(اَ لَ حِ) [ ع . ] ( اِ.) جِ سلاح ؛ ابزارهای جنگی .
-
اسلحه
لغتنامه دهخدا
اسلحه . [ اَ ل ِ ح َ / ح ِ ] (از ع ، اِ) ج ِ سلاح .(منتهی الارب ). آلات جنگ باشد مثل تیغ و تیر و نیزه وغیره . (غیاث ) : درِ خزاین بگشاد و نفایس ذخائر و رغائب اموال و اسلحه بر جمهور لشکر تفرقه کرد. (ترجمه ٔ تاریخ یمینی چ تهران ص 79). و میان فریقین حرب...
-
اسلحه
دیکشنری فارسی به عربی
سلاح
-
واژههای مشابه
-
اسلحه خانه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی. فارسی] (نظامی) 'asle(a)hexāne جای نگهداری انواع سلاحها؛ جبهخانه؛ قورخانه.
-
اسلحه دار
فرهنگ فارسی عمید
(صفت فاعلی) [عربی. فارسی] (نظامی) 'asle(a)hedār ۱. سلاحدار؛ کسی که سلاح با خود حمل میکند.۲. آنکه مٲمور نگهداری سلاحها است.
-
اسلحه خانه
لغتنامه دهخدا
اسلحه خانه . [ اَ ل ِ ح َ / ح ِ ن َ / ن ِ ](اِ مرکب ) آنجا که سلاحها را حفظ کنند. جای سلاحها.
-
اسلحه دار
لغتنامه دهخدا
اسلحه دار. [ اَ ل ِ ح َ / ح ِ ] (نف مرکب ) آنکه سلاح دارد. مسلح . || منصبی در دوره ٔ قاجاریه . رجوع به اسلحه دارباشی شود.
-
اسلحه دارباشی
لغتنامه دهخدا
اسلحه دارباشی . [ اَ ل ِ ح َ / ح ِ ] (ص مرکب ، اِ مرکب ) رئیس اسلحه داران در عهد قاجاریه .
-
اسلحه سازی
لغتنامه دهخدا
اسلحه سازی . [ اَ ل ِ ح َ / ح ِ ] (حامص مرکب ) ساختن سلاحها. تولید آلات حرب .
-
اسلحه فروش
لغتنامه دهخدا
اسلحه فروش . [ اَ ل ِ ح َ / ح ِ ف ُ ] (نف مرکب ) فروشنده ٔ سلاحها. که آلات جنگ فروشد.