کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اسلاید پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
اسلاید
/'eslāyd/
معنی
عکسی که بر روی صفحۀ شفاف گرفته میشود و در دستگاه پروژکتور بر روی پرده منعکس میگردد.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
transparency
-
جستوجوی دقیق
-
اسلاید
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [انگلیسی: slide] (عکاسی) 'eslāyd عکسی که بر روی صفحۀ شفاف گرفته میشود و در دستگاه پروژکتور بر روی پرده منعکس میگردد.
-
اسلاید
فرهنگ فارسی معین
( اِ ) [ انگ . ] ( اِ.) تصویری که روی فیلم مثبت ظاهر می شود و به وسیلة پروژکتور بر پرده منعکس می شود یابادستگاه مخصوصی می توان آن را مشاهده کرد.
-
جستوجو در متن
-
slod
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اسلاید
-
slide by
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اسلاید توسط
-
slideways
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اسلاید ها، راه لغزنده
-
slide action
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اقدام اسلاید
-
slide fastener
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گیره اسلاید
-
lantern slide
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اسلاید فانوس
-
microscope slide
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اسلاید میکروسکوپ
-
slide projector
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پروژکتور اسلاید
-
hair slide
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اسلاید مو
-
projector 1, projecteur 1 (fr.)
فراتاب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[عمومی] دستگاه نمایش فیلم یا اسلاید
-
Iditarod Trail Dog Sled Race
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Iditarod دنبال سگ اسلاید مسابقه
-
slid
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اسلاید، لغزیدن، سر خوردن، سریدن