کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اسقلبیوس پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
اسقلبیوس
لغتنامه دهخدا
اسقلبیوس . [ اَ ق َ ل ِ ] (اِخ ) رب ّالنوع طب . در اساطیر یونانی فرزند افولن . او نه تنها بیماران را شفا می بخشیدبلکه مردگان را نیز احیا می کرد. فلوطن خدای مردگان و جهنم به زاوش شکایت برد که اسقلبیوس زود است مملکت مرا بی اهل سازد و زاوش اسقلبیوس را ب...
-
واژههای مشابه
-
اسقلبیوس اول
لغتنامه دهخدا
اسقلبیوس اول . [ اَ ق َ ل ِ س ِ اَوْ وَ ] (اِخ ) یکی از اطبای ثمانیه ٔ یونان است . (ابن الندیم از یحیی النحوی ). رجوع به اسقلبیوس و فهرست تاریخ الحکماء قفطی شود.
-
اسقلبیوس ثانی
لغتنامه دهخدا
اسقلبیوس ثانی . [ اَ ق َ ل ِ س ِ ] (اِخ ) یکی از اطبای ثمانیه ٔ یونان است . (ابن الندیم از یحیی النحوی ). رجوع به اسقلبیوس و فهرست تاریخ الحکماء قفطی شود.
-
جستوجو در متن
-
اسقبلیوس
لغتنامه دهخدا
اسقبلیوس . [ اَ ق ِ ] (اِخ ) تصحیف اسقلبیوس . رجوع به اسقلبیوس شود.
-
ماغاریس
لغتنامه دهخدا
ماغاریس . (اِخ ) نام یکی از سه شاگرد اسقلبیوس طبیب یونانی بوده است . (تاریخ الحکماء قفطی ص 93). و رجوع به اسقلبیادس و اسقلبیوس شود.
-
اسقلینس
لغتنامه دهخدا
اسقلینس . [ اَ ق َ ن ُ / اِ ق َ ن ُ ] (اِخ ) نام حکیمی است یونانی . (برهان ). و آن مصحف اسقلبیوس است . رجوع به اسقلبیوس شود.
-
اسقلیوس
لغتنامه دهخدا
اسقلیوس . [ اَ ق َ ] (اِخ ) دو حکیم بوده اند صاحب مذهب در یونان و هر یک در فن ّ طبابت عیسی زمان خود بوده اند، یکی را اسقلیوس اول و دیگری را اسقلیوس ثانی میگفته اند. (برهان ). رجوع به اسقلبیوس و اسقلبیوس اول و اسقلبیوس ثانی شود.
-
اسقلابیوس
لغتنامه دهخدا
اسقلابیوس . [ اَ ] (اِخ ) رجوع به اسقلبیوس شود.
-
اسقلیبس
لغتنامه دهخدا
اسقلیبس . [ اَ ق َ ب ُ ] (اِخ ) رجوع به اسقلبیوس شود.
-
اسقلیبیوس اول
لغتنامه دهخدا
اسقلیبیوس اول . [ اَق َ س ِ اَوْ وَ ] (اِخ ) رجوع به اسقلبیوس اول شود.
-
اسقلبیوسیون
لغتنامه دهخدا
اسقلبیوسیون . [ اَ ق َ ل ِ سی یو ] (اِخ ) گروهی که خود را از اعقاب اسکولاپ (اسقلبیوس ) طبیب گمان برند و بقراط نیز از آنان بود. در رُدِس و بعض محل های دیگر خاندان هایی بدین نام مشهور بوده اند و بعدها در بروسه باز طبیبی بنام اسقلبیوس ظهور کرده و شهرتی ...
-
اسکلبیوس
لغتنامه دهخدا
اسکلبیوس . [ اَ ک َ ل ِ ] (اِخ ) رجوع به اسکلپیوس و اسقلبیوس شود.
-
فارخس
لغتنامه دهخدا
فارخس . [ خ ُ ] (اِخ ) یکی از همدرسان ابقراط و از جمله شاگردان سه گانه ٔ اسقلبیوس . رجوع به تاریخ الحکماء قفطی ص 93 شود.