کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اسقب پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
اسقب
لغتنامه دهخدا
اسقب . [ اَ ق ُ ] (ع اِ) ج ِ سَقب ، بمعنی شترکره .
-
اسقب
لغتنامه دهخدا
اسقب . [ اُ ق ُ ] (اِخ ) شهری از عمل برقة و بدان منسوبست ابوالحسن یحیی بن عبداﷲبن علی اللخمی الراشدی الاسقبی . (معجم البلدان ). قصبه ای است در برقة یعنی بنغازی . (قاموس الاعلام ترکی ).
-
واژههای همآوا
-
عسقب
لغتنامه دهخدا
عسقب . [ ع ِ ق ِ ] (ع اِ) ج ِ عِسقِبة.(منتهی الارب ) (اقرب الموارد). رجوع به عسقبة شود.
-
اثقب
لغتنامه دهخدا
اثقب . [ اَ ق َ ] (ع ن تف ) نعت تفضیلی از ثقابة.
-
اثقب
لغتنامه دهخدا
اثقب . [ اَ ق ُ ] (ع اِ) ج ِ ثَقب . دیوارها.