کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اسفنکس پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
اسفنکس
لغتنامه دهخدا
اسفنکس . [ اِ ف َ ] (اِخ ) (از لاتینی اسفینکس و یونانی اسفیگس ) هیکل عظیم اساطیری که هنرمندان مصری و بتقلید آنان هنرمندان یونانی بکرات مجسم ساخته اند. ابوالهول . ابوالاهوال . (ابن جبیر). بوالهوبة. (مقریزی ). نام حیوان موهومی است که در مصرو یونان باست...
-
اسفنکس
واژهنامه آزاد
ترکیب انسان با حیوانات در مجسمه سازی باستان؛ نمونه هایی از آن در معماری هخامنشیان دیده می شود.
-
جستوجو در متن
-
sphinxes
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اسفنکس، مجسمه ابوالهول، موجود عجیب، مرد مرموز
-
ادیپ
لغتنامه دهخدا
ادیپ . [ اُ ] (اِخ ) ادیپوس . پسر لائیوس پادشاه شهر تِبِس . چون غیب گویان خبر داده بودند که ادیپوس عاقبت شوی مادر خواهد شد و پدر را خواهد کشت او را از تِبِس طرد کرده روی کوهی گذاشتند و چوپانی او را تربیت کرد. و چون از گفته ٔ غیب گویان آگاه شد پیوسته ...