کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اسفند پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
آتش و اسفند
فرهنگ گنجواژه
متضاد.
-
اسفند و کندر
فرهنگ گنجواژه
موادمعطر.
-
واژههای همآوا
-
اصفند
لغتنامه دهخدا
اصفند. [ اِ ف َ ] (معرب ، اِ) بهترین و صافی ترین باده . (از المعرب جوالیقی ). اسفنط. اصفنط. اسفند. اصفعند. اصفعید، اصفد. رجوع به کلمه های مزبور، و نشوءاللغة و المعرب جوالیقی ص 18 شود.
-
جستوجو در متن
-
اسفندانه
لغتنامه دهخدا
اسفندانه . [ اِ ف َ دا ن َ / ن ِ ] (اِ مرکب ) اسفند. اسفند اسفندانه ، اسفند صدوسی دانه (در تداول هنگام ریختن اسفند در آتش ). رجوع به اسفند شود.
-
سپند
فرهنگ نامها
(تلفظ: sepand) (= اسفند ، اسپند) ، ← اسفند .
-
اسپند
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) (زیستشناسی) 'espand = اسفند
-
حرمل
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی] (زیستشناسی) harmal = اسفند
-
سپند
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) (زیستشناسی) [قدیمی] sepand = اسفند
-
اِسبَن
لهجه و گویش بختیاری
esban اسفند.
-
سپندان
واژگان مترادف و متضاد
۱. خردل ۲. اسفند، سپند، سپندین ۳. دانه اسفند
-
سپند
واژگان مترادف و متضاد
اسفند، سپنج
-
اِسبَن دى
لهجه و گویش بختیاری
esban-di اسفند دود.
-
سپند
فرهنگ فارسی معین
(س پَ) (اِ.) اسفند.
-
جرهل
لغتنامه دهخدا
جرهل . [ ] (اِ) به هندی اسفند است .