کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اسفرک پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
اسفرک
/'esfarak/
معنی
= اسپرک
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
اسفرک
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) (زیستشناسی) 'esfarak = اسپرک
-
اسفرک
لغتنامه دهخدا
اسفرک . [ ] (اِ) نوعی از کافور. (دزی ج 1 ص 22).
-
جستوجو در متن
-
اسپرک
فرهنگ فارسی معین
(اِ پَ رَ) ( اِ.) گیاهی است با برگ های باریک و دراز و گل خوشه ای زرد، در گل و برگ آن مادة زرد رنگی وجود دارد که در رنگرزی بکار می برند. اسفرک ، سپرک ، زریر نیز گویند.
-
مارچوبه
لغتنامه دهخدا
مارچوبه . [ ب َ / ب ِ ] (اِ مرکب ) مارگیاه است و آنرا به عربی هلیون گویند. دفع سموم جانواران گزنده و مار و عقرب کند. (برهان ) (از ناظم الاطباء). نام دوائی که به عربی هلیون گویند و در کشف نوشته که گیاهی است دفع زهر مار و کژدم کند و هم گره گره بصورت ما...