کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اسفالت پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
اسفالت
/'esfālt/
معنی
= آسفالت
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
asphalt, pavement
-
جستوجوی دقیق
-
اسفالت
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: asphalte] 'esfālt = آسفالت
-
اسفالت
لغتنامه دهخدا
اسفالت . [ اَ] (فرانسوی ، اِ) (از یونانی ِ اَسفالْتُس ، خاک قیردار) آسفالت . مخلوطی از قیر و ماسه ٔ درشت یا شن ریز که پس از پختن جهت پوشش جاده و خیابانها بکار رود.
-
اسفالت
دیکشنری فارسی به عربی
قير
-
واژههای مشابه
-
آسفالت
فرهنگ واژههای سره
گَژفه
-
آسفالت
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: asphalte] 'āsfālt ۱. مخلوطی از قیر و شن که در ساختن کف خیابانها و جادهها و بامهای خانهها به کار میرود.۲. پوشش سطح جاده با این ماده.
-
آسفالت
فرهنگ فارسی معین
[ فر. ] ( اِ.) مخلوطی از قیر و شن و ماسه که به رنگ قهوه ای یا سیاه است که در پوشش کف خیابان ها، جاده ها و پشت بام به کار می رود.
-
آسفالت کاری
فرهنگ واژههای سره
گَژفه کار
-
top coat 1
آسفالت رویه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] قشر آسفالت نرمی که در بالاترین لایۀ روسازی راه ریخته میشود متـ . رویه
-
اسفالت کاری
لغتنامه دهخدا
اسفالت کاری . [ اَ ] (حامص مرکب ) آسفالت کاری . عمل اسفالت ریزی خیابان ها و جاده ها.
-
اسفالت کردن
دیکشنری فارسی به عربی
مهد
-
واژههای همآوا
-
آسفالت
فرهنگ واژههای سره
گَژفه
-
آسفالت
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: asphalte] 'āsfālt ۱. مخلوطی از قیر و شن که در ساختن کف خیابانها و جادهها و بامهای خانهها به کار میرود.۲. پوشش سطح جاده با این ماده.
-
آسفالت
فرهنگ فارسی معین
[ فر. ] ( اِ.) مخلوطی از قیر و شن و ماسه که به رنگ قهوه ای یا سیاه است که در پوشش کف خیابان ها، جاده ها و پشت بام به کار می رود.