کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اسطوره پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
اسطوره
/'osture/
معنی
قصهها و حکایتهای بازمانده از دوران باستان دربارۀ خدایان، قهرمانان، و به وجود آمدن اشیا و حوادث.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
افسانه، داستان، قصه ≠ تاریخ
برابر فارسی
افسانه، داستان، استوره
دیکشنری
fable, myth
-
جستوجوی دقیق
-
اسطوره
واژگان مترادف و متضاد
افسانه، داستان، قصه ≠ تاریخ
-
اسطوره
فرهنگ واژههای سره
افسانه، داستان، استوره
-
اسطوره
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: اسطورَة، جمع: اساطیر] 'osture قصهها و حکایتهای بازمانده از دوران باستان دربارۀ خدایان، قهرمانان، و به وجود آمدن اشیا و حوادث.
-
اسطوره
فرهنگ فارسی معین
(اُ طُ رِ) [ ع . ] ( اِ.) 1 - افسانه ، قصه . 2 - سخن بیهوده و پریشان . ج . اساطیر.
-
اسطوره
لغتنامه دهخدا
اسطوره . [ اُ رَ ] (ع اِ) اسطور. اسطارة. سخن پریشان و بیهوده . سخن باطل . (غیاث ). || افسانه . (مهذب الاسماء) (غیاث ). ج ، اساطیر : قفل اسطوره ٔ ارسطو رابر در احسن الملل منهید.خاقانی .
-
اسطوره
دیکشنری فارسی به عربی
اسطورة
-
واژههای مشابه
-
اسطورة
دیکشنری عربی به فارسی
افسانه , نوشته روي سکه ومدال , نقش , شرح , فهرست , علا ءم واختصارات , اسطوره
-
اسطوره ای
دیکشنری فارسی به عربی
اسطوري
-
اسطوره شناسی
دیکشنری فارسی به عربی
علم الاساطير
-
geomythology
زمیناسطورهشناسی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] استفاده از شواهد زمینشناختی در تفسیر برخی رویدادهای تاریخی و اسطورهای
-
جستوجو در متن
-
myths
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اسطوره ها، اسطوره، افسانه
-
میتولوژی
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: mythologie] mitoloži ۱. اسطوره.۲. اسطورهشناسی.
-
mythologies
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اسطوره ها، اساطیر، اسطوره شناسی، افسانه شناسی