کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
استیکال پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
استیکال
/'estikāl/
معنی
۱. لقمه خواستن.
۲. مال مردم ضعیف را گرفتن و خوردن.
〈 استیکال ضعفا: [قدیمی] خوردن مال ضعیفان.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
استیکال
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی: استئکال] [قدیمی] 'estikāl ۱. لقمه خواستن.۲. مال مردم ضعیف را گرفتن و خوردن.〈 استیکال ضعفا: [قدیمی] خوردن مال ضعیفان.
-
استیکال
فرهنگ فارسی معین
( اِ ) [ ع . ] (مص ل .) به کسی اعتماد و تکیه کردن .
-
استیکال
لغتنامه دهخدا
استیکال . [ اِ ] (ع مص ) استئکال . مال کسی ستاندن و خوردن آن خواستن . مال کسی را ستدن و خوردن .مال کسی بستدن و بخوردن . (تاج المصادر بیهقی ): استیکال ضعفا؛ خوردن مال آنان . || لقمه گرفتن خواستن . || وکیلی خواستن . (مجمل اللغه ).
-
جستوجو در متن
-
استئکال
لغتنامه دهخدا
استئکال . [ اِ ت ِءْ ] (ع مص ) رجوع به استیکال شود.
-
مستأکل
لغتنامه دهخدا
مستأکل . [ م ُ ت َءْ ک ِ ] (ع ص ) نعت فاعلی از مصدر استیکال . آنکه چیزی را برای خوردن می گیرد. (ناظم الاطباء). || گیرنده ٔ مال ضعفا. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). رجوع به استئکال و استیکال شود.