کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
استیفاض پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
استیفاض
لغتنامه دهخدا
استیفاض . [ اِ ] (ع مص ) شتافتن . (منتهی الارب ). شتافتن در رفتن و آوردن . (تاج المصادر بیهقی ). شتافتن در رفتن و در راندن . (زوزنی ). دویدن . بشتاب رفتن . || شتافتن خواستن . || پراکنده شدن شتران . || شتابانیدن . || راندن . || از شهر بدر کردن . نفی ک...
-
واژههای همآوا
-
استیفاز
لغتنامه دهخدا
استیفاز. [ اِ ] (ع مص ) برسر پای نشستن و دروا نشستن . (منتهی الارب ). فا سر پای نشستن . (تاج المصادر بیهقی ): استوفز فی قعدته . (منتهی الارب ). سرپا نشستن . چنباتمه نشستن . چنبلک زدن .
-
جستوجو در متن
-
مستوفض
لغتنامه دهخدا
مستوفض . [ م ُ ت َ ف ِ ] (ع ص ) شتابنده و دونده . || شتاباننده . || شتران پراکنده . || از شهر به درکننده و نفی نماینده . (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). و رجوع به استیفاض شود.
-
دررفتن
لغتنامه دهخدا
دررفتن . [ دَرْ، رَ ت َ ] (مص مرکب ) رفتن . (ناظم الاطباء).- از جا دررفتن ؛ در اصطلاح عامه ، عصبانی شدن . ناگهان خشمناک شدن . (یادداشت مرحوم دهخدا). از جای بشدن . || داخل شدن . درآمدن . درون آمدن . (ناظم الاطباء). بدرون رفتن . فروشدن . درشدن . (یادد...
-
دویدن
لغتنامه دهخدا
دویدن . [ دَ دَ ] (مص ) رفتن با تعجیل بسیار. شتابان رفتن . تاختن . (از ناظم الاطباء). اخرار. ساو. زکیک . قرضبة. قحص . افاجة. فندسة. کودءة. هبذ. کعسبة. تعی . جظ. طعسبة. رطل . رطول . نوداءة. ردی . ردیان . وَفَض . وفض . ایفاض . استیفاض . فدید. وکز. تلبط...