کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
استیزاق پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
استیزاق
لغتنامه دهخدا
استیزاق . [ اِ ] (ع مص ) استئزاق . تنگ آمدن مکان بر کسی : اُسْتُؤْزِق َ علی فلان (مجهولاً)؛ تنگ شد جای بر فلان .
-
جستوجو در متن
-
مستأزق
لغتنامه دهخدا
مستأزق . [ م ُ ت َءْزِ ] (ع ص ) نعت فاعلی از مصدر استیزاق . تنگ و تنگ شده . (ناظم الاطباء). رجوع به استئزاق و استیزاق شود.