کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
استیزاء پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
استیزاء
لغتنامه دهخدا
استیزاء. [ اِ ] (ع مص ) برآمدن ، چنانکه بر کوه . بلند شدن . || بر رأی و دانش خود تکیه کردن . || راست ایستادن .
-
واژههای همآوا
-
استیزاع
لغتنامه دهخدا
استیزاع . [ اِ ] (ع مص ) فا دل دادن خواستن . (زوزنی ) (تاج المصادر بیهقی ). دل دادن خواستن . || الهام خواستن شکر نعمت را از خدای تعالی . (منتهی الارب ).
-
استیضاع
لغتنامه دهخدا
استیضاع . [ اِ ] (ع مص ) کم کردن خواستن از کسی : استوضع منه . (منتهی الارب ). || اِستوضعه فی دَینه ؛ استرفقه . (المنجد).
-
جستوجو در متن
-
مستوزی
لغتنامه دهخدا
مستوزی . [ م ُت َ ] (ع ص ) برآینده بر کوه . (از اقرب الموارد) (از منتهی الارب ). و رجوع به استیزاء شود. || استیخ بلند. (منتهی الارب ). منتصب و مرتفع. (اقرب الموارد). || تکیه کننده بر رای و دانش خود. (منتهی الارب ). مستبد در رای خود. (از اقرب الموارد)...