کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
استیجاز پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
استیجاز
لغتنامه دهخدا
استیجاز. [ اِ ] (ع مص ) استئجاز بر وسادة؛ خم شدن بر آن و تکیه نکردن بدان : استأجز علی الوسادة؛ خم شد بر بالش و تکیه نکرد. (منتهی الارب ). || استوجز الکلام ؛ حذف ما فیه من الفضول . (المنجد).
-
جستوجو در متن
-
استئجاز
لغتنامه دهخدا
استئجاز. [ اِ ت ِءْ ] (ع مص ) رجوع به استیجاز شود.
-
مستأجز
لغتنامه دهخدا
مستأجز. [ م ُ ت َءْ ج ِ ] (ع ص ) نعت فاعلی از مصدر استیجاز. بر وساده خم شونده و بر بالش تکیه نکننده . (منتهی الارب ). کسی که بر بالش خم شود و بر آن تکیه نکند، و گویند کسی که از وساده دور شود. (اقرب الموارد). رجوع به استئجاز و استیجاز شود.