کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
استوخودوس پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
استوخودوس
/'ostoxoddus/
معنی
= اسطوخودوس
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
استوخودوس
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [معرب، مٲخوذ از یونانی] (زیستشناسی) 'ostoxoddus = اسطوخودوس
-
واژههای همآوا
-
اسطوخودوس
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [معرب، مٲخوذ از یونانی] (زیستشناسی) 'ostoxoddus گیاهی از خانوادۀ نعنا با برگهای باریک، گلهای سفید یا بنفش، و تخمهای ریز زردرنگ که مصرف دارویی دارد؛ شاهاسپرم رومی؛ لاواند.
-
اسطوخودوس
لغتنامه دهخدا
اسطوخودوس . [ اُ ] (معرب ، اِ) (از لاتینی استوخاس ) اُسطوخُدوس . اُسطوخودُس . نبات له سفاد حمر دقیقة کسفاد حبةالشعیر و هو اطول منه ورقاًو فیه قضبان غبر کما فی الافتیمون بلانور و هو حریف مع مرارة یسیرة. (مقاله ٔ ثانیه از کتاب ثانی قانون ابوعلی سینا چ ...
-
جستوجو در متن
-
بریون
لغتنامه دهخدا
بریون . [ ب َ ری وَ / ب ِرْ ی َ / یُو / ب ِرْ ] (اِ) علتی است که در بدن آدمی پیدا میشود و هرچند برمی آید پهن میگردد و خارش می کند و آنرا در هندوستان داد میگویند و به عربی قوبا خوانند. (برهان ). نام علتی است و سبب آن دو چیز بود یکی خلط بد در تن و دیگر...