کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
استوارداشت پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
استوارداشت
/'ost[o]vārdašt/
معنی
قابل اعتماد دانستن.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
استوارداشت
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [قدیمی] 'ost[o]vārdašt قابل اعتماد دانستن.
-
استوارداشت
فرهنگ فارسی معین
(اُ تُ) (اِمص .) یقین ، ایمان .
-
استوارداشت
لغتنامه دهخدا
استوارداشت . [ اُ ت ُ ] (مص مرکب مرخم ، اِمص مرکب ) یقین . ایمان : ای آدمی آرام تو با استوارداشت رسول است علیه السلام بدانچه از خداوند عزّ و جل آورده است . (کتاب المعارف ). رجوع به ترکیب استوار داشتن ذیل استوار شود.