کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
استهام پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
استهام
لغتنامه دهخدا
استهام . [ اِ ت ِ ] (ع مص ) با یکدیگر قرعه زدن . (منتهی الارب ). اقتراع . پشک انداختن . قرعه ٔ فال انداختن .
-
واژههای همآوا
-
اصطحام
لغتنامه دهخدا
اصطحام . [ اِ طِ ](ع مص ) راست ایستادن ، یقال : اصطحم ؛ اذا انتصب قائماً. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد) (از ناظم الاطباء).
-
جستوجو در متن
-
پشک انداختن
لغتنامه دهخدا
پشک انداختن . [ پ ِ اَ ت َ ] (مص مرکب ) قرعه زدن . قرعه کشیدن . مقارعة. قرعه افکندن . اقتراع . استهام . || فضله افکندن گوسفند و بز و آهو و اشتر و خر و جز آن .
-
اقتراع
لغتنامه دهخدا
اقتراع . [ اِ ت ِ ] (ع مص ) با یکدیگر قرعه زدن . (المصادر زوزنی ) (تاج المصادر بیهقی ). قرعه زدن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). پشک انداختن . استهام . || برگزیدن . (المصادر زوزنی ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ) (تاج المصادر). ...