کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
استن لن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
استن لن
لغتنامه دهخدا
استن لن . [ اِ ت َ ل َ ] (اِخ ) تئوفیل الکساندر. رسام فرانسوی ، مولد لُزان (1859 - 1923 م .).
-
واژههای مشابه
-
آستن
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) 'āsten = آستین
-
آستن
لغتنامه دهخدا
آستن . [ ت ِ ] (اِ) آستین . آستی . کُم ّ : روح اﷲ ار زآستن مریم آمده ست صد مریم است روح ترا اندر آستین . کمال اسماعیل .کلیم از ید بیضا همین قَدَر لافدکه دست زآستن پیرهن برون آرد.شفائی .
-
استن کرک
لغتنامه دهخدا
استن کرک . [ اِ ت َ ک ِ ] (اِخ ) کمونی در بلژیک ، هِنو. مارشال لوکزامبورگ گیوم (ویلهلم ) سوم را بدانجا در سال 1692 م . مغلوب کرد. دارای 740 تن سکنه .
-
استن ورد
لغتنامه دهخدا
استن ورد. [ اِ ت ِ وُ ] (اِخ ) کرسی کانتن ِ نُر از ناحیت دونکِرک ، دارای 3632 تن سکنه .
-
پروکش استن
لغتنامه دهخدا
پروکش استن . [ پْرُ / پ ِ رُ ک ِ اُ ت ِ ] (اِخ ) (کنت ...) نام عالم فرانسوی مؤلف کتابی در سکه های پادشاهان پارت (پاریس 1874-1875 م .) .