کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
استنکاف پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
استنکاف
/'estenkāf/
معنی
خودداری کردن.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
ابا، اجتناب، اعراض، امتناع، تحاشی، خودداری، سرپیچی، نکول
برابر فارسی
سرباززنی، خوددار
فعل
بن گذشته: استنکاف کرد
بن حال: استنکاف کن
دیکشنری
refusal
-
جستوجوی دقیق
-
استنکاف
واژگان مترادف و متضاد
ابا، اجتناب، اعراض، امتناع، تحاشی، خودداری، سرپیچی، نکول
-
استنکاف
فرهنگ واژههای سره
سرباززنی، خوددار
-
استنکاف
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] 'estenkāf خودداری کردن.
-
استنکاف
فرهنگ فارسی معین
(اِ تِ) [ ع . ] (مص ل .) 1 - از انجام کاری ننگ داشتن . 2 - سر باز زدن ، رد کردن .
-
استنکاف
لغتنامه دهخدا
استنکاف . [ اِ ت ِ ] (ع مص ) ننگ داشتن . (تاج المصادر بیهقی ) (زوزنی ) (منتهی الارب ). عار داشتن . عیب داشتن . || امتناع کردن . اباء. نه گفتن : و گاه گاه از انواع تحکم آن حضرت متبرّم شدی و عظم همت و فرط اباء برو غالب آمدی و از آن مؤاخذات و مطالبات ا...
-
استنکاف
دیکشنری فارسی به عربی
رفض
-
واژههای مشابه
-
استنکاف نمود
دیکشنری فارسی به عربی
أحْجَمَ
-
استنكاف نمود
دیکشنری فارسی به عربی
استنكف
-
استنکاف نمودن
دیکشنری فارسی به عربی
إِحْجام
-
جستوجو در متن
-
رد کردن
واژهنامه آزاد
استنکاف
-
refusal
دیکشنری انگلیسی به فارسی
امتناع، رد، استنکاف، روگردانی، اباء، سر پیچی
-
refusals
دیکشنری انگلیسی به فارسی
امتناع، رد، استنکاف، روگردانی، اباء، سر پیچی
-
مستنکفین
واژهنامه آزاد
استنکاف کنندگان . سر باز زدن از کاری