کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
استنباط کردن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
استنباط کردن
برابر فارسی
اندریافتن
دیکشنری
derive, draw, educe, gather, induce, infer
-
جستوجوی دقیق
-
استنباط کردن
فرهنگ واژههای سره
اندریافتن
-
استنباط کردن
دیکشنری فارسی به عربی
ادخل , استنتج , انتزع , رجل الدين
-
واژههای مشابه
-
statistical inference
استنباط آماری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[آمار] فرایند نتیجهگیری دربارۀ ویژگیهای توزیع جامعه (population) براساس تحلیل دادههای مشاهدهشده متـ . استنباط inference
-
Bayesian inference
استنباط بیزی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[آمار، ریاضی] رهیافتی در استنباط آماری که در آن پارامتر نامعلوم مورد برآورد دارای توزیع احتمال پیشینی است که از ترکیب آن با اطلاعات حاصل از دادهها، توزیعی پسینی به دست میآید که مبنای استنباط دربارۀ آن پارامتر است
-
قابل استنباط
دیکشنری فارسی به عربی
مفترض
-
جستوجو در متن
-
construe
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تفسیر کنید، تفسیر کردن، تعبیر کردن، استنباط کردن
-
construes
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تفسیر می کند، تفسیر کردن، تعبیر کردن، استنباط کردن
-
construed
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تفسیر شده، تفسیر کردن، تعبیر کردن، استنباط کردن
-
انتزع
دیکشنری عربی به فارسی
بيرون کشيدن , استخراج کردن , استنباط کردن
-
inducting
دیکشنری انگلیسی به فارسی
استقرار، درک کردن، استنباط کردن، وارد کردن، گماشتن بر، اشنا کردن، القاء کردن
-
induct
دیکشنری انگلیسی به فارسی
القاء کند، درک کردن، استنباط کردن، وارد کردن، گماشتن بر، اشنا کردن، القاء کردن
-
inducts
دیکشنری انگلیسی به فارسی
القا می کند، درک کردن، استنباط کردن، وارد کردن، گماشتن بر، اشنا کردن، القاء کردن
-
inducted
دیکشنری انگلیسی به فارسی
القا شده، درک کردن، استنباط کردن، وارد کردن، گماشتن بر، اشنا کردن، القاء کردن