کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
استلک پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
استلک
لغتنامه دهخدا
استلک . [ ؟ ت َ ل َ ] (اِخ ) قریه ای است در هشت فرسنگی طهران نزدیک بومهن .
-
واژههای مشابه
-
باغ استلک
لغتنامه دهخدا
باغ استلک . [ ] (اِخ ) نام محلی از طسوج جبل . (تاریخ قم ص 118).
-
واژههای همآوا
-
اسطلک
لغتنامه دهخدا
اسطلک . [ ] (اِخ ) دهی جزء بخش لشت نشاء شهرستان رشت ، 3000 گزی جنوب باختر بازار لشت نشاء، 1000 گزی باختر راه شوسه ٔ لشت نشاء به کوچصفهان . جلگه ، معتدل ، مرطوب مالاریائی . آب از نهر نورود از سفیدرود. محصول آن برنج ومختصر ابریشم . شغل اهالی زراعت . را...
-
اصطلک
لغتنامه دهخدا
اصطلک . [ ] (اِخ ) اسولک . ده کوچکی است از دهستان حومه ٔ بخش مرکزی شهرستان دماوند واقع در پنج هزارگزی جنوب شرقی دماوند و یکهزارگزی شمال راه شوسه که سکنه ٔ آن 60 تن است . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 1).
-
اصطلک
لغتنامه دهخدا
اصطلک . [ ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان لواسان بزرگ بخش افجه ٔ شهرستان تهران که در 21 هزارگزی جنوب خاور گلندوک ، سر راه شوسه ٔ تهران به دماوند واقع است . محلی است کوهستانی ، سردسیر و سکنه ٔ آن که شیعه و فارسی زبان اند 102 تن است . آب آن از قنات تأ...
-
اصطلک
لهجه و گویش تهرانی
نام محلی شرق تهران = استخر کوچک