کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
استقصاص پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
استقصاص
لغتنامه دهخدا
استقصاص .[ اِ ت ِ ] (ع مص ) قصاص گرفتن خواستن از کسی . (منتهی الارب ). قصاص دادن خواستن . (تاج المصادر بیهقی ) (زوزنی ). طلب قصاص کردن . || روایت کردن سخن .
-
واژههای همآوا
-
استغثاث
لغتنامه دهخدا
استغثاث . [ اِ ت ِ ] (ع مص ) برآوردن ریم و جز آن از زخم و علاج و مداوات کردن آن . (منتهی الارب ). پاک کردن جراحت از پلیدی و علاج کردن وی . (تاج المصادر بیهقی ).
-
جستوجو در متن
-
مستقص
لغتنامه دهخدا
مستقص . [ م ُ ت َ ق ِص ص ] (ع ص ) نعت فاعلی از استقصاص . قصاص گرفتن خواهنده از کسی . (از منتهی الارب ) (اقرب الموارد). رجوع به استقصاص شود.