کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
استقص پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
استقص
معنی
(اُ تُ قُ) [ معر. ] (اِ.) نک استقصات .
فرهنگ فارسی معین
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
استقص
فرهنگ فارسی معین
(اُ تُ قُ) [ معر. ] (اِ.) نک استقصات .
-
استقص
لغتنامه دهخدا
استقص . [ اُ ت ُ ق ُص ص ] (معرب ، اِ) رجوع به اسطقس شود.
-
واژههای همآوا
-
اسطقس
واژگان مترادف و متضاد
اساس، اصل، پایه، رکن، عنصر، مایه
-
اسطقس
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [معرب، مٲخوذ از یونانی، جمع: اسطقسات] 'ostoqos[s] ۱. اصل هر چیز؛ ماده؛ مایه.۲. هریک از عناصر چهارگانه (آب، خاک، باد، و آتش).
-
اسطقس
فرهنگ فارسی معین
(اُ طُ قُ) [ ع . ] ( اِ.) 1 - این کلمه در اصل یونانی است به معنی م اده و اصل هر چیزی ، عناصر چ ه ارگانه : آب ، خاک ، باد و آتش . 2 - استخوان بندی هر چیز. ج . اسطقسات .
-
استقس
لغتنامه دهخدا
استقس . [ اُت ُ ق ُس س ] (معرب ، اِ) رجوع به اسطقس و استقص شود.
-
اسطقس
لغتنامه دهخدا
اسطقس . [ اُ طُ ق ُس س / اِ طُ ق ِ ] (معرب ، اِ) (از یونانی اوستوقس ، عنصر) ماده . مایه . ماده ٔ از هر چیزی . (مؤید الفضلاء). اصل هر شی ٔ : حبر اکرم هم اسطقس ّ کرم نیر اعظم آیت دادار. خاقانی . || ماده . هیولی . || عنصر . (غیاث ). آخشیج . عبارة عن اح...
-
جستوجو در متن
-
استقس
لغتنامه دهخدا
استقس . [ اُت ُ ق ُس س ] (معرب ، اِ) رجوع به اسطقس و استقص شود.
-
استقصات
فرهنگ فارسی معین
(اُ تُ قُ صّ) [ معر. ] (اِ.) جِ اُستُقُص یا اسطقس . این کلمه در اصل یونانی است و به معنی ماده و اصل هر چیزی . (عناصر چهارگانه ).