کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
استقاله پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
استقاله
لغتنامه دهخدا
استقاله . [ اِ ت ِ ل َ ] (ع مص ) استقالت . اقاله خواستن . (منتهی الارب ) (زوزنی ). بیع واشکافتن خواستن . طلب فسخ بیع. برانداختن بیعی را خواستن . رد بیع خواستن . شکستن بیع تقاضا کردن : استقاله ٔ بیع. || استعفاء. طلب عفو و بخشایش : تاش از نیشابور مکاتب...
-
واژههای مشابه
-
استقالة
دیکشنری عربی به فارسی
استعفا , واگذاري , کناره گيري , تفويض , تسليم , استعفا دادن , كنارهگيرى كردن , از كار كنارهگيرى كردن
-
إستقالة الحکومه
دیکشنری عربی به فارسی
استعفاي کابينه
-
استقالة جماعيّة
دیکشنری عربی به فارسی
استعفاى گروهى , استعفاى دسته جمعى , كنارهگيرى گروهى (از كار)
-
جستوجو در متن
-
كنارهگیرى كردن
دیکشنری فارسی به عربی
استقالة
-
از كار كنارهگیرى كردن
دیکشنری فارسی به عربی
استقالة
-
مستقال
لغتنامه دهخدا
مستقال . [ م ُ ت َ ] (ع ص ) نعت مفعولی از استقالة. رجوع به استقالة شود.
-
تفویض
دیکشنری فارسی به عربی
استثمار , استقالة
-
استعفا
دیکشنری فارسی به عربی
استقالة , تنازل
-
استعفا دادن
دیکشنری فارسی به عربی
تنازل ، استقالة
-
استعفای کابینه
دیکشنری فارسی به عربی
إستقالة الحکومه
-
استعفاى گروهى
دیکشنری فارسی به عربی
استقالة جماعيّة
-
استعفاى دسته جمعى
دیکشنری فارسی به عربی
استقالة جماعيّة