کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
استغشاش پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
استغشاش
لغتنامه دهخدا
استغشاش . [ اِ ت ِ ] (ع مص ) خائن شمردن . (زوزنی ) (تاج المصادر بیهقی ). خائن شمردن کسی را. (از منتهی الارب ). || گمان غش کردن . || خیانت خواستن . || خیانت کردن . (منتهی الارب ). || خائن و ناراست شدن .
-
جستوجو در متن
-
مستغش
لغتنامه دهخدا
مستغش . [ م ُ ت َ غ ِش ش ] (ع ص ) نعت فاعلی از استغشاش .خائن شمرنده کسی را. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). || گمان غش و خیانت کردن برنده کسی را. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). و رجوع به استغشاش شود.
-
خیانت نمودن
لغتنامه دهخدا
خیانت نمودن . [ ن َ ن ُ / ن ِ/ ن َ دَ ] (مص مرکب ) خیانت کردن . خیانت ورزیدن . (یادداشت مؤلف ). غش . استغشاش . اغتشاش . (منتهی الارب ).
-
اغتشاش
لغتنامه دهخدا
اغتشاش . [ اِ ت ِ ] (ع مص ) خیانت پذیرفتن یا گمان غش و خیانت نمودن چیزی . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). مقابل نصیحت پذیرفتن یا گمان غش بردن بچیزی یا خائن شمردن . استغشاش : اغتشه و استغشه ؛ ضد انتصحه و استنصحه او ظن به الغش اوعده غاشا. (از اقرب الموا...
-
خائن
لغتنامه دهخدا
خائن . [ ءِ ] (ع ص ) (از خون و خیانه ) (منتهی الارب ). دغلباز. خیانت کننده . (غیاث اللغات ) (آنندراج ). || کسی که امانت خود را انجام ندهد. (فرهنگ نظام ). مقابل امین ، غُش . غاش . مِغل . غَلول . غابش . ج ،خائنین و خَوَنة و خانه و خُوّان . (منتهی الارب...