کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
استعفا پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
استعفا
/'este'fā/
معنی
۱. درخواست کنارهگیری از کار و شغل.
۲. کنارهگیری کردن از کار و شغل.
۳. [قدیمی] طلب عفو کردن؛ عفو خواستن.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
برکناریخواهی، بیکاری، کنارهگیری
برابر فارسی
کناره گیر
فعل
بن گذشته: استعفا داد
بن حال: استعفا ده
دیکشنری
abdication, resignation
-
جستوجوی دقیق
-
استعفا
واژگان مترادف و متضاد
برکناریخواهی، بیکاری، کنارهگیری
-
استعفا
فرهنگ واژههای سره
کناره گیر
-
استعفا
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی: استعفاء] 'este'fā ۱. درخواست کنارهگیری از کار و شغل.۲. کنارهگیری کردن از کار و شغل.۳. [قدیمی] طلب عفو کردن؛ عفو خواستن.
-
استعفا
دیکشنری فارسی به عربی
استقالة , تنازل
-
واژههای مشابه
-
استعفا دادن
دیکشنری فارسی به عربی
تنازل ، استقالة
-
استعفا دادن از
دیکشنری فارسی به عربی
اشتغل
-
استعفا داد (كرد)
دیکشنری فارسی به عربی
استقال
-
دسته جمعی استعفا دادند
دیکشنری فارسی به عربی
قَدَّموا اِسْتِقالاتِهِمْ بالإجماعِ
-
از كار خود استعفا داد
دیکشنری فارسی به عربی
استقال من وظيفته
-
همه با هم استعفانامه خود را تحویل دادند (استعفا کردند)
دیکشنری فارسی به عربی
قَدَّموا اِسْتِقالاتِهِمْ بالإجماعِ
-
واژههای همآوا
-
استافا
لغتنامه دهخدا
استافا. [ اِ تاف ْ فا ] (اِخ ) یکی از جزایر هِبرید. رجوع به هبرید شود.
-
جستوجو در متن
-
قَدَّموا اِسْتِقالاتِهِمْ بالإجماعِ
دیکشنری عربی به فارسی
دسته جمعي استعفا دادند , همه با هم استعفانامه خود را تحويل دادند (استعفا کردند)