کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
استضعاف پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
استضعاف
/'estez'āf/
معنی
۱. ناتوان و ضعیف کردن بر اثر ستم و بهرهکشی ناعادلانه.
۲. ناتوان و ضعیف شدن بر اثر ستم و بهرهکشی ناعادلانه.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
استضعاف
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] 'estez'āf ۱. ناتوان و ضعیف کردن بر اثر ستم و بهرهکشی ناعادلانه.۲. ناتوان و ضعیف شدن بر اثر ستم و بهرهکشی ناعادلانه.
-
استضعاف
فرهنگ فارسی معین
(اِ تِ) [ ع . ] (مص م .) ناتوان شمردن ، ضعیف دانستن .
-
استضعاف
لغتنامه دهخدا
استضعاف . [ اِ ت ِ ] (ع مص ) ناتوان شمردن . اِکارَه . سست پنداشتن . ناتوان یافتن کسی را. (منتهی الارب ). ضعیف یافتن و شمردن . (تاج المصادر بیهقی ). ضعیف شمردن . (زوزنی ). حقیر داشتن . || مقهور ساختن . (منتهی الارب ).
-
جستوجو در متن
-
مستضعف
لغتنامه دهخدا
مستضعف . [ م ُ ت َ ع ِ ] (ع ص ) نعت فاعلی از استضعاف . ضعیف شمرنده . (اقرب الموارد). رجوع به استضعاف شود.
-
استکبار
واژگان مترادف و متضاد
۱. جهانخواری، طغیان، گردنکشی ۲. امپریالیسم ≠ استضعاف
-
مُّسْتَضْعَفُونَ
فرهنگ واژگان قرآن
ضعیف شمرده شدگان (استضعاف به معناي ضعيف شمردن و توهين و بي اعتنائي به امر چيزي است)
-
مُسْتَضْعَفِينَ
فرهنگ واژگان قرآن
ضعیف شمرده شدگان (استضعاف به معناي ضعيف شمردن و توهين و بي اعتنائي به امر چيزي است)
-
يَسْتَضْعِفُ
فرهنگ واژگان قرآن
ناتوان و زبون مي گيرد - ضعيف مي شمرد (استضعاف به معناي ضعيف شمردن و توهين و بي اعتنائي به امر چيزي است)
-
يُسْتَضْعَفُونَ
فرهنگ واژگان قرآن
ناتوان و زبون مي گيرند - ضعيف مي شمرند (استضعاف به معناي ضعيف شمردن و توهين و بي اعتنائي به امر چيزي است)
-
اکارة
لغتنامه دهخدا
اکارة. [ اِ رَ ] (ع مص ) اکارت . خوار پنداشتن کسی را و سست و ناتوان شمردن . (از اقرب الموارد) (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ازناظم الاطباء). استذلال . استضعاف . (یادداشت مؤلف ).
-
مستضعف
لغتنامه دهخدا
مستضعف . [ م ُ ت َ ع َ ](ع ص ) نعت مفعولی از استضعاف . ضعیف شمرده شده . (اقرب الموارد). ضعیف داشته . حقیرداشته . ناتوان شمرده شده . سست پنداشته . ناتوان یافته شده . زار ناتوان . رجوع به استضعاف شود : گروهی را که مستضعف بودند رها کردند. (تاریخ بیهقی چ...
-
مستضعفین
لغتنامه دهخدا
مستضعفین . [ م ُت َ ع َ ] (ع ص ، اِ) ج ِ مستضعف (در حال نصبی و جری ). ناتوانان . ناتوان شمرده شدگان : و مالکم لاتقاتلون فی سبیل اﷲ و المستضعفین من الرجال و النساء. (قرآن 75/4). قالوا کنا مستضعفین فی الارض . (قرآن 97/4).اًلا المستضعفین من الرجال و الن...
-
نَسْخَرُ مِنکُمْ
فرهنگ واژگان قرآن
شما را مسخره مي کنيم - شما را وادار به انجام کاري خلاف ميل باطنيتان مي کنيم (سخريه به معناي اين است که انسان کاري را بر خلاف آنچه در باطن دارد انجام دهد ، بطوري که هر بينندهاي به کم عقلي انجام دهنده آن کار پي ببرد ، و از همين باب است کلمه تسخير چون ت...