کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
استسعاء پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
استسعاء
لغتنامه دهخدا
استسعاء. [ اِ ت ِ ] (ع مص ) کار کردن خواستن . (تاج المصادر بیهقی )(زوزنی ) (منتهی الارب ). کار کردن فرمودن عبد مکاتب را تا بدان زر باقی کتابت خود را ادا کرده آزاد گردد.(منتهی الارب ). بنده را بکسب داشتن تا بکسب خود آزادی خویش بازخرد. || طلب سعی و شتا...
-
جستوجو در متن
-
مستسعی
لغتنامه دهخدا
مستسعی . [ م ُ ت َ ] (ع ص ) نعت فاعلی از استسعاء. ساعی و جاهد. || طالب علم . (ناظم الاطباء). رجوع به استسعاء شود.
-
کار خواستن
لغتنامه دهخدا
کار خواستن . [ خوا / خا ت َ ] (مص مرکب ) کار کردن خواستن . استسعاء. || تقاضای کار.