کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
استرن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
استرن
لغتنامه دهخدا
استرن . [ اِ ت ِ ] (اِخ ) لورِنس . نویسنده ٔ انگلیسی ، مولد کلُنْمِل (ایرلاند). او راست : تریسترام شاندی ومسافرت احساساتی . وی نویسنده ای مبتکر و فکاهی حساس است . (1713 - 1768 م .).
-
استرن
لغتنامه دهخدا
استرن .[ اِ ت ِ ] (اِخ ) رجوع به اگو (کنتس دُ...) شود.
-
جستوجو در متن
-
estrones
دیکشنری انگلیسی به فارسی
استرن ها
-
stern layer
فرهنگ لغات علمی
لایه استرن
-
Laurence Sterne
دیکشنری انگلیسی به فارسی
لورنس استرن
-
Isaac Stern
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ایزاک استرن
-
اسطرنومیا
لغتنامه دهخدا
اسطرنومیا. [ اَ طَ رُ ] (معرب ، اِ) (از: یونانی ِ اَسْترُن ، ستاره + نُمُس ، قانون ) آسطرنومیا. اَصطرونومیا. علم نجوم .
-
آسطرنومیا
لغتنامه دهخدا
آسطرنومیا. [ رُ ن ُ ] (یونانی ، اِ) (از یونانی آسترُن ، ستاره + نومُس ، قانون ) اخترشناسی . علم هیأت ، یعنی علم شناختن مواضع و حرکات سیارات و ثوابت وآن یکی از اقسام چهارگانه ٔ علوم ریاضی قدیمه است .
-
لاب
لغتنامه دهخدا
لاب . (اِخ ) نام حکیمی که اسطرلاب را او وضع کرده است . (برهان ). نام حکیمی یونانی که اصطرلاب منسوب بدوست . (آنندراج ). برخی گویند نام پسراسطر است و اسطر نام پادشاهی بوده از یونان . (برهان ). نام مردی ، گویند از هند است و اسطرلاب منسوب به وی . قیل الا...
-
اصطرلاب
لغتنامه دهخدا
اصطرلاب . [ اِ طَ / اَ طَ / اُ طُ ] (معرب ، اِ) ابزاریست که بدان ارتفاع خورشید و ستارگان را سنجند. (از قطرالمحیط). همان اسطرلاب است . (شرفنامه ٔ منیری ). معروفست و آن آلتی باشد از برنج و تال ساخته که منجمان بدان ارتفاع آفتاب و کواکب معلوم کنند و این ...
-
باطنیه
لغتنامه دهخدا
باطنیه . [ طِ نی ی َ ] (اِخ ) اسماعیلیه . اسماعیلیان . تعلیمیه . سبعیه . هفت امامیان . فاطمیان . باطنیان . حشاشین . ملاحده . فدائیان . فرقه ای از شیعه که سلسله ٔ ائمه را به اسماعیل فرزند مهتر امام جعفر صادق ختم کنند و اسماعیل را امام هفتم دانند. تعلی...
-
فاطمیان
لغتنامه دهخدا
فاطمیان . [ طِ ] (اِخ ) شیعیان شام در زمان بنی امیه دچار تضییقات هولناک بودند و در زمان عباسیان نیز آسوده نزیستند و بسیاری از آنان در زندانها جان سپردند. دسته ای راه مشرق و جمعی راه مغرب را پیش گرفتند، از جمله ادریس بن عبداﷲبن حسن مثنی برادر محمدبن ع...
-
جام جهان نما
لغتنامه دهخدا
جام جهان نما. [ م ِ ج َ/ ج ِ ن ُ / ن ِ / ن َ ] (اِخ ) جام جم . جامی که همه ٔ عالم در آن نموده میشد. دکتر معین در مقاله ٔ خود به عنوان «جام جهان نما» نویسد: در نظم و نثر پارسی بارها از جامی بنام «جام جهان نما» و اسامی دیگر «جام کیخسرو، جام جم ، جام جم...
-
اسطرلاب
لغتنامه دهخدا
اسطرلاب . [ اُ طُ ] (معرب ، اِ) (از: یونانی ِ اَسْترُن ، ستاره + لامبانِئین ، گرفتن ) اُسترلاب . اُصطرلاب . سُتُرلاب . سُطُرلاب . صُلاّب . آلتی است که برای مشاهده ٔ وضع ستارگان و تعیین ارتفاع آنها در افق بکار میرفت . آلتی باشدکه بیشتر از برنج سازند و...