کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
استدانه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
استدانه
معنی
(اِ تِ نِ) [ ع . استدانة ] (مص م .) وام خواستن ، قرض طلبیدن ، وام گرفتن .
فرهنگ فارسی معین
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
استدانه
فرهنگ فارسی معین
(اِ تِ نِ) [ ع . استدانة ] (مص م .) وام خواستن ، قرض طلبیدن ، وام گرفتن .
-
استدانه
واژهنامه آزاد
قرض دادن برای پرداخت نفقه زن و فرزند
-
واژههای مشابه
-
استدانة
لغتنامه دهخدا
استدانة. [ اِ ت ِ ن َ ] (ع مص ) وام گرفتن . (منتهی الارب ). وام خواستن . (تاج المصادر بیهقی ).
-
جستوجو در متن
-
مستدین
لغتنامه دهخدا
مستدین . [ م ُ ت َ ] (ع ص ) نعت فاعلی از استدانة. وام گیرنده . (آنندراج ) (اقرب الموارد). آنکه وام می خواهد و وام می گیرد. || آنکه دادخواهی می کند. || قاضی . (ناظم الاطباء). رجوع به استدانة شود.