کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
استخوانبُری کوک و جَس پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
bone stimulator
محرک استخوان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ارتاپزشکی] وسیلۀ تحریک استخوان برای ترمیم
-
استخوان خوار
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت فاعلی) 'osto(e)xānxār ۱. جانوری که میتواند استخوان بخورد.۲. [قدیمی، مجاز] = هما
-
استخوان رند
فرهنگ فارسی عمید
(اسم صفت فاعلی) [قدیمی] 'osto(e)xānrand ۱. = استخوانخوار: ◻︎ فغان از حرص مشتی استخوانرَند / همه سگسیرتان زشتپیوند (عطار۱: ۲۱۰).۲. [مجاز] = هما
-
استخوان شناسی
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، حاصل مصدر) (پزشکی) 'osto(e)xānšenāsi علمی که دربارۀ استخوانهای بدن بحث میکند؛ استئولوژی.
-
osteoblast
استخوانساز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ارتاپزشکی، علوم تشریحی] یاختههایی که استخوانهای جدید میسازند
-
bone skid
استخوانسُر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ارتاپزشکی] وسیلهای در جراحی که روی استخوان سُر میخورد تا آن را داخل یا بالای حفرۀ استخوان بیاورد
-
ossuary cave
استخوانغار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] غاری که از آن بهعنوان مردهخانه برای نگهداری استخوانهای اجساد استفاده میشد
-
osteoclast, osteophage
استخوانکاه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ارتاپزشکی، علوم تشریحی] یاختههای چندهستهای که استخوانها را جذب میکنند
-
osteonecrosis
استخوانمیری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ارتاپزشکی] فرایند مرگ استخوان در نتیجۀ قطع خونرسانی
-
osteoid
استخوانواره
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ارتاپزشکی] بافت پایۀ استخوان که هنوز آهکی نشده باشد
-
osteocyte, bone cell
استخوانیاخته
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ارتاپزشکی، علوم تشریحی] هریک از یاختههای پایۀ استخوان که از استخوان بالغ محافظت میکند
-
osteopathy 1
استخوانآسیبی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی] بیماریهای مربوط به استخوان
-
osteotome
استخوانبُر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ارتاپزشکی] وسیلهای به شکل اسکنه با لبهای تیز برای استخوانبُری
-
osteotomy
استخوانبُری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ارتاپزشکی] برش استخوان با استفاده از جراحی برای اصلاح بیماریهای استخوانی
-
bone block
استخوانبست
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ارتاپزشکی] تکهاستخوانی که برای ایجاد محدودیت حرکت مفصل یا پیوند استخوان یا پر کردن حفرههای استخوان به کار میرود