کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
استحکامات پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
استحکامات
مترادف و متضاد
بارو، برج، حصار، دژ، قلعه، کوت
برابر فارسی
سنگربندی ها
دیکشنری
bunkers, fastness, fortification, garrison, redoubt
-
جستوجوی دقیق
-
استحکامات
واژگان مترادف و متضاد
بارو، برج، حصار، دژ، قلعه، کوت
-
استحکامات
فرهنگ واژههای سره
سنگربندی ها
-
استحکامات
لغتنامه دهخدا
استحکامات . [ اِ ت ِ ] (ع اِ) ج ِ استحکام . ابنیه ای از قبیل قلعه ها و برج ها که برای دفاع از شهر یا قصبه بنا کنند: استحکامات داخلیه . استحکامات خارجیه .
-
استحکامات
دیکشنری فارسی به عربی
دفاع , عمل
-
استحکامات
واژهنامه آزاد
بنا ها و موانعی که برای دفع دشمنان میسازند
-
استحکامات
واژهنامه آزاد
موانعی که در هنگام جنگ رو به روی دشمنان می سازند
-
واژههای مشابه
-
field fortifications
استحکامات صحرایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] هر پناهگاهی که یگانی با امکانات محدود و بدون نیاز به مهندس مشاور خبره و ابزارآلات پیشرفته، قادر به ساخت آن باشد
-
استحکام (استحکامات)
دیکشنری فارسی به عربی
تحصين
-
استحکامات نظامی
دیکشنری فارسی به عربی
قلعة
-
دارای استحکامات کردن
دیکشنری فارسی به عربی
حصن
-
سنگر و استحکامات
دیکشنری فارسی به عربی
معقل
-
جستوجو در متن
-
برج و بارو
فرهنگ گنجواژه
استحکامات.
-
ramparts
دیکشنری انگلیسی به فارسی
رمپ ها، بارو، استحکامات، سد، برج و بارو ساختن، دارای استحکامات کردن