کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
استحکام پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
استحکام
/'estehkām/
معنی
۱. استوار شدن؛ استواری.
۲. استوار کردن امور.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
استقامت، استواری، تحکیم، تقویت، ثبات، حصانت، محکمی
دیکشنری
consistency, integrity, solidity, soundness, stability, steel, strength, sturdiness, support, tenacity
-
جستوجوی دقیق
-
استحکام
واژگان مترادف و متضاد
استقامت، استواری، تحکیم، تقویت، ثبات، حصانت، محکمی
-
استحکام
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] 'estehkām ۱. استوار شدن؛ استواری.۲. استوار کردن امور.
-
استحکام
فرهنگ فارسی معین
(اِ تِ) [ ع . ] 1 - (مص ل .)محکم شدن ، استوار شدن . 2 - (اِمص .) استواری . ج . استحکامات .
-
استحکام
لغتنامه دهخدا
استحکام . [ اِ ت ِ ] (ع مص ) استوار شدن . (زوزنی ) (تاج المصادر بیهقی ). استواری . استوار گردیدن . (منتهی الارب ). حصانت . محکمی .اِحکام : الحمد ﷲ الذی انتخب امیرالمؤمنین من اهل تلک الملة التی علت غراسها و رست اساسها و استحکمت ارومتها. (تاریخ بیهقی ...
-
استحکام
دیکشنری فارسی به عربی
حصباء , صوان , عمود فقري , قوة , مادة , مقاومة ، اِحْتِکامٌ
-
واژههای مشابه
-
green strength
استحکام خام
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سراميک] استحکام مکانیکی قطعۀ سرامیکی در حالت خام
-
bending strength
استحکام خَمِشی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی بسپار، مهندسی مواد و متالورژی] مقاومت جسم در آزمایش خمش تا قبل از گسیختن
-
cryptographic strength
استحکام رمزنگاشتی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رمزشناسی] معیاری مبتنی بر شمار که برای شکست یک سازوکار رمزنگاشتی لازم است
-
tensile strength
استحکام کششی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی، فیزیک، مهندسی بسپار] بیشترین تنش کششی تحملپذیر برای هر ماده بیآنکه گسیخته شود
-
ultimate strength
استحکام نهایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] بیشترین تنش تحملپذیر برای هر ماده بیآنکه تغییر شکل دائمی دهد یا شکسته شود
-
استحکام (استحکامات)
دیکشنری فارسی به عربی
تحصين
-
bulk strength
استحکام کُپهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] میزان استقامت مکانیکی هر واحد حجم جسم جامد
-
ultimate tensile strength
استحکام کششی نهایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] بیشینۀ باری که نمونهای از جسم در برابر کشش میتواند تحمل کند