کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
استحصال پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
استحصال
/'estehsāl/
معنی
۱. بهرهبرداری از محصولی که دارای قابلیت تجاری و اقتصادی است.
۲. [قدیمی] حاصل کردن؛ بهدست آوردن.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
استخراج، حصول، دستیابی، کسب
برابر فارسی
برداشت
فعل
بن گذشته: استحصال کرد
بن حال: استحصال کن
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
استحصال
واژگان مترادف و متضاد
استخراج، حصول، دستیابی، کسب
-
استحصال
فرهنگ واژههای سره
برداشت
-
استحصال
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] 'estehsāl ۱. بهرهبرداری از محصولی که دارای قابلیت تجاری و اقتصادی است.۲. [قدیمی] حاصل کردن؛ بهدست آوردن.
-
استحصال
لغتنامه دهخدا
استحصال . [ اِ ت ِ ] (ع مص ) حاصل کردن . || طلب حصول .
-
استحصال
واژهنامه آزاد
گرفتن زندگی از مردگی
-
واژههای مشابه
-
flour extraction rate
درجۀ استحصال آرد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] نسبت وزن آرد بهدستآمده نسبت به وزن کل گندم به درصد
-
جستوجو در متن
-
stewable
دیکشنری انگلیسی به فارسی
قابل استحصال
-
دستیابی
واژگان مترادف و متضاد
احراز، استحصال، حصول، کسب
-
بازیافت
واژگان مترادف و متضاد
۱. حاصل، یافته ۲. استحصال
-
استخراج
واژگان مترادف و متضاد
۱. استحصال، برگیری ۲. درک
-
بهرهبرداری
واژگان مترادف و متضاد
۱. استحصال، استخراج ۲. استفاده، سود
-
carcass 1
لاشه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] جسد حیوان بهویژه چهارپا یا پرندهای که برای مصارف غذایی و استحصال گوشت کشتار میشود
-
recovery
وایابی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] روند به دست آوردن مواد فرهنگی از یک محوطه برای استحصال دادههای باستانشناختی