کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
استبتال پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
استبتال
لغتنامه دهخدا
استبتال . [ اِ ت ِ تا ] (ع مص ) استبتال فسیله ؛ جدا و مستغنی شدن پاجوش و نهال از درخت اصل . (از منتهی الارب ).
-
جستوجو در متن
-
مستبتل
لغتنامه دهخدا
مستبتل . [ م ُ ت َ ت ِ ] (ع ص ) نعت فاعلی از مصدر استبتال . قلمه ای که ازخرمابن جدا شده باشد. (اقرب الموارد). نهال از درخت مستغنی شونده . (منتهی الارب ). رجوع به استبتال شود.