کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
استباء پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
استباء
لغتنامه دهخدا
استباء. [ اِ ت ِ ] (ع مص ) اسیر گرفتن . (تاج المصادر بیهقی ). برده گردانیدن . (منتهی الارب ). سبی . (زوزنی ). || دل بردن . (منتهی الارب ). || خریدن می را. خریدن شراب را. خمر خریدن از بهر خوردن .(تاج المصادر بیهقی ): استباءالخمر. (منتهی الارب ).
-
واژههای همآوا
-
استباع
لغتنامه دهخدا
استباع . [ اِ ت ِ ] (ع مص ) دزدیدن . (منتهی الارب ). سِرقَت .
-
جستوجو در متن
-
مستبی
لغتنامه دهخدا
مستبی . [ م ُ ت َ ] (ع ص ) نعت فاعلی از استباء. برده کننده و اسیرکننده ٔ دشمن . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). رجوع به استباء شود.
-
مستباء
لغتنامه دهخدا
مستباء. [ م ُ ت َ ب َءْ ] (ع ص ) نعت مفعولی از مصدر استباء. خمر که برای نوشیدن خریده باشند. (اقرب الموارد) (منتهی الارب ). رجوع به استباء شود.
-
مستبی
لغتنامه دهخدا
مستبی ٔ. [ م ُ ت َ ب ِءْ ] (ع ص ) نعت فاعلی از مصدر استباء. خریداری کننده ٔ خمر برای نوشیدن . (اقرب الموارد) (منتهی الارب ). رجوع به استباء شود.
-
استباءة
لغتنامه دهخدا
استباءة. [ اِ ت ِ ءَ ] (ع مص ) مأوی گرفتن . (زوزنی ) (تاج المصادر بیهقی ): استبأه ؛ جای باش ساخت آنرا. (منتهی الارب ). || کشتن کسی راعوض کسی . کشتن قاتل را بعوض مقتول : استباء القاتل بالقتیل ؛ کشنده را بجای کشته کشت . (از منتهی الارب ).