کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
استامبولی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
استامبولی
/'estāmbu(o)li/
معنی
۱. از مردم استامبول.
۲. (اسم) زبان ترکی رایج در ترکیه.
۳. (اسم) نوعی غذا که با برنج، گوشت، گوجهفرنگی، و سیبزمینی تهیه میشود؛ استانبولیپلو.
۴. (اسم) نوعی ظرف فلزی شبیه لگن که در کارهای ساختمانی برای حمل گل و گچ به کار میرود.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
استامبولی
فرهنگ فارسی عمید
(صفت نسبی، منسوب به استامبول، از شهرهای ترکیه) ‹استانبولی› 'estāmbu(o)li ۱. از مردم استامبول.۲. (اسم) زبان ترکی رایج در ترکیه.۳. (اسم) نوعی غذا که با برنج، گوشت، گوجهفرنگی، و سیبزمینی تهیه میشود؛ استانبولیپلو.۴. (اسم) نوعی ظرف فلزی شبیه لگن ک...
-
استامبولی
فرهنگ فارسی معین
( ~.) (اِ.) ظرفی فلزی که برای بردن گل و گچ در بنایی به کار برند.
-
استامبولی
فرهنگ فارسی معین
(اِ بُ) (ص نسب .) = استانبولی . اسلامبولی : 1 - آن چه منسوب به استامبول باشد. 2 - از مردم استامبول (ترکیه )، اهل استامبول .
-
استامبولی
لهجه و گویش تهرانی
ظرف فلزی گچ و گل،ناوه مدور
-
واژههای مشابه
-
استامبولی پلو
فرهنگ فارسی معین
( ~. پُ لُ) (اِمر.) نوعی پلو که در آن گوجه فرنگی یا رب گوجه فرنگی و سیب زمینی پلویی و پیازداغ و گوشت خرد کرده می ریزند.
-
جستوجو در متن
-
اسلامبولی
فرهنگ فارسی عمید
(صفت نسبی، منسوب به اسلامبول) 'eslāmboli = استامبولی
-
لاوه، لاوک
لهجه و گویش تهرانی
استامبولی چوبی برای حمل گچ
-
اسمین
واژهنامه آزاد
asmin اسم دخترانه ترکی استامبولی می باشد
-
اسلامبولی
لغتنامه دهخدا
اسلامبولی . [ اِ ] (ص نسبی ) منسوب باسلامبول . استانبولی . استامبولی .
-
هواری
واژهنامه آزاد
نوعی غذای محلی که با ماهی بویژه با ماهی هوور و با برنج پخته می شود تقریبا معادل استامبولی با گوشت ماهی است
-
زبیده ٔ قسطنطینی
لغتنامه دهخدا
زبیده ٔ قسطنطینی . [ زُ ب َ دَ ی ِ ق ُ طَ طی ] (اِخ ) یا زبیده ٔ استامبولی . دختر اسعدبن اسماعیل بن ابراهیم بن حمزه . مرادی او را ازجمله ٔ مشاهیر قرن 12 هجری شمارد و گوید: شاعری مشهور، ادیب ، فاضل و دارای هوش سرشار است . در قسطنطنیه متولد گردید و در ...