کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
استاتیرا پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
استاتیرا
فرهنگ نامها
(تلفظ: estātirā) (در اعلام) نام زن داریوش سوم ؛ نام دختر داریوش سوم (او با مادر خود همنام بود) ؛ نام ملکهی اردشیر.
-
استاتیرا
لغتنامه دهخدا
استاتیرا. [ اِ تا ت ِ ] (اِخ ) ارشک پسر داریوش دوم که بعدها پس از جلوس بتخت موسوم به اردشیر گردید، وی با استاتیرادختر ایدِرنِس (ویدرن ) یکی از بزرگان پارسی ازدواج کرد و برادر استاتیرا موسوم به تری تخمس آمس ترپس دختر شاه را داشت . (ایران باستان صص 901...
-
استاتیرا
لغتنامه دهخدا
استاتیرا. [ اِ تا ت ِ ] (اِخ ) زن داریوش سوم پادشاه هخامنشی . (ایران باستان ص 1449).او پس از جدال نخستین اسکندر و داریوش با حرم پادشاه اسیر اسکندر شد. (ایران باستان صص 1318 - 1320).
-
استاتیرا
لغتنامه دهخدا
استاتیرا. [ اِ تا ت ِ ] (اِخ ) دختر داریوش سوم . او با مادر خود همنام بود. کنت کورث گوید (کتاب 4 بند 5): مقارن فتح صور بدست اسکندر (332 ق . م .) نامه ای از داریوش سوم به اسکندر رسید که او را پادشاه خوانده به او تکلیف کرده بود دخترش استاتیرا را به وی ...
-
جستوجو در متن
-
استاتیره
لغتنامه دهخدا
استاتیره . [ اِ تا ت ِ رَ ] (اِخ ) رجوع به استاتیرا شود.
-
ستاتیرا
لغتنامه دهخدا
ستاتیرا. [ س َ ] (اِخ ) دختر ارسان ، زن داریوش سوم ، متوفات 330 ق .م . برای تمام اسامی فوق رجوع به استاتیرا و ایران باستان شود.
-
ستاتیرا
لغتنامه دهخدا
ستاتیرا. [ س َ ] (اِخ ) دختر داریوش سوم ، زن اسکندر. رجوع به ایران باستان ص 1631 و 560 و ایضاً رجوع به استاتیرا شود.
-
تیسافرن
لغتنامه دهخدا
تیسافرن . [ ف ِ ] (اِخ ) ساتراپ ایرانی که در سال 414 ق .م . بر آسیای صغیر فرمانروائی داشت و در کوناکسا فرماندهی سپاه اردشیر را بعهده گرفت ولی در سال 395 ق .م . محکوم بمرگ گردید. (از لاروس ). او پسر ویدرن و برادر استاتیرا، زن اردشیر دوم یا عروس داریوش...
-
ژی ژیس
لغتنامه دهخدا
ژی ژیس . (اِخ ) نام زنی که به دستور پروشات مادر اردشیر دوم استاتیرا زوجه ٔ او را مسموم کرد. شرح آن واقعه چنین است : پروشات که از دیرگاهی قصد کشتن استاتیرا زن اردشیر را داشت بالاخره به دسایس و حیل نیت خود را اجرا کرد. او زنی در خدمت خود داشت ژی ژیس نا...
-
تری تخم
لغتنامه دهخدا
تری تخم . [ ت ْ ت َ ] (اِخ ) پسرویدرن و برادر استاتیرا (زن اردشیر پسر داریوش دوم ). که آمس تریس دختر داریوش را بزنی گرفت و چون پدرش درگذشت به جای او والی شد و عاشق خواهرخود رُکسانَه گردید و در صدد قتل آمس تریس برآمد ولی توطئه ٔ او کشف شد و داریوش یکی...
-
پاروساتس
لغتنامه دهخدا
پاروساتس . [ ت ِ ] (اِخ ) تلفظ یونانی نام یکی از دختران اردشیر اول معروف به درازدست . این نام را فرانسویان پاریزاتیس تلفظ میکنند و مورخان پاروساتس را یونانی شده ٔ پُرُوشات یا پُرُوشّاتو میدانند و شاید بپارسی قدیم بمعنی پُرشاد بوده است . استرابو نام ا...
-
روشنک
فرهنگ نامها
(تلفظ: ro(w)šanak) (اوستایی) روشن ؛ (در گیاهی) نام گیاهی است (شاتل) ؛ (در اعلام) در روایات ایرانی نام دختر دارا (داریوش سوم) که اسکندر با او ازدواج کرد . [دکتر معین معتقد است که در این نام خلطی شده ، و آن این اینکه دختر داریوش سوم که زن اسکندر شد است...
-
پروشات
لغتنامه دهخدا
پروشات . [ پ ُ ] (اِخ ) پروشاتّو. ملکه ٔ ایران ، زن داریوش دوم و دختر اردشیر اول (درازدست ) هخامنشی از زن بابلی آندیا یا آندریا نام . این اسم را یونانی شده ٔ پروشات یا پروشاتو گمان می برند و شاید بپارسی قدیم بمعنی پرشاد بوده یا آنکه نامش نزدیک به لفظ...
-
روشنک
لغتنامه دهخدا
روشنک .[ رَ ش َ ن َ ] (اِخ ) دختر دارا. (خمسه ٔ نظامی حواشی ج 4). نام دختر دارا است که اسکندر بموجب وصیت دارا او را به عقد نکاح خود درآورد. (برهان ) (از انجمن آرا) (از جهانگیری ) (از شرفنامه ٔ منیری ). به یونانی رخسانه یا رکسانه . (یادداشت مؤلف ). ن...