کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
استئثار پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
استئثار
لغتنامه دهخدا
استئثار. [ اِ ت ِءْ ] (ع مص ) رجوع به استیثار شود.
-
جستوجو در متن
-
مستأثر
لغتنامه دهخدا
مستأثر. [ م ُ ت َءْ ث ِ ](ع ص ) نعت فاعلی از مصدر استیثار. رجوع به استئثار و استیثار شود. || برگزیننده ٔ چیزهای نیکوبرای خود نه برای یاران خود. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). || در تداول فارسی زبانان ، متألم و متأثر و غمگین و مهموم و متفکر. (ناظم ...
-
استیثار
لغتنامه دهخدا
استیثار. [ اِ ] (ع مص ) استئثار. استیثار بر اصحاب ؛برگزیدن گزیده ها خویش را نه یاران را: استأثر علی اصحابه . || استیثار به ؛ بخودی خود پرداختن به . برای خود گزیدن . برای خود برگزیدن امری : استأثر اﷲ بالبقاء و العدل ؛ برای خود گزید خدای تعالی بقا و ...