کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اسباب شرمندگی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
اسباب شرمندگی
لهجه و گویش تهرانی
موجب خجالت است
-
واژههای مشابه
-
أَسْبَابَ
فرهنگ واژگان قرآن
سببها (کلمه اسباب به معناي پلهها و راههايي است که به وسيله آن به آسمانها صعود ميکنند ، و ممکن است مراد از ارتقاء اسباب در عبارت "فَلْيَرْتَقُواْ فِي ﭐلْأَسْبَابِ"حيلهها و وسيلههايي باشد که به خيال خود با تمسك به آنها از خداوند بي نياز مي گردند)
-
عالم اسباب
لغتنامه دهخدا
عالم اسباب . [ ل َ م ِ اَ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) دنیا و مافیها. (آنندراج ).
-
اسباب سفر
فرهنگ واژههای سره
توشه
-
اسباب بازی
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی. فارسی] 'asbābbāzi وسیلۀ بازی و سرگرمی؛ بازیچه.
-
اسباب چینی
فرهنگ فارسی عمید
(حاصل مصدر) [عربی. فارسی] [عامیانه، مجاز] 'asbābčini ساختن و فراهم کردن دستاویز و بهانه برای گرفتار کردن و به زحمت انداختن کسی؛ فتنهانگیزی.
-
اسباب کشی
فرهنگ فارسی عمید
(حاصل مصدر) [عربی. فارسی] 'asbābkeši حملونقل لوازم و اثاث منزل از خانهای به خانۀ دیگر.
-
kiln furniture
پختاسباب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سراميک] قطعات دیرگدازی که بهعنوان پایۀ نگهدارندۀ بدنۀ خام در کورههای پخت به کار میروند
-
اسباب چینی
فرهنگ فارسی معین
( ~.) [ ع - فا. ] (حامص .) توطئه .
-
اسباب بازی
فرهنگ فارسی معین
( ~.) [ ع - فا. ] (اِ.) وسیلة بازی و سرگرمی کودکان و نوجوانان .
-
اسباب کشی
فرهنگ فارسی معین
( ~. کِ) (حامص .) حمل و نقل اثاثة منزل ، اسباب و لوازم زندگی را از خانه ای به خانة دیگر بردن .
-
اسباب النزول
لغتنامه دهخدا
اسباب النزول . [ اَ بُن ْ ن ُ ] (ع اِ مرکب ) علم اسباب النزول من فروع علم التفسیر و هو علم یبحث فیه عن سبب نزول سورة او آیة و وقتها و مکانها و غیر ذلک و مبادیه مقدمات مشهورة منقولة عن السلف و الغرض منه ضبط تلک الامور و فائدته معرفة وجه الحکمة الباعثة...
-
اسباب چینی
لغتنامه دهخدا
اسباب چینی . [ اَ ] (حامص مرکب ) تهیه ٔ مقدمات عملی برعلیه کسی . توطئه . و با فعل کردن استعمال شود.
-
اسباب کشی
لغتنامه دهخدا
اسباب کشی . [ اَ ک َ / ک ِ ] (حامص مرکب ) در تداول عامه ، نقل اثاثه از خانه ای بخانه ٔ دیگر.- امثال :سه بار اسباب کشی ، برابر یک حریق است .