کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اسایشگاه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
اسایشگاه
دیکشنری فارسی به عربی
دار العجزة , مصحة
-
واژههای مشابه
-
آسایشگاه
واژگان مترادف و متضاد
آسایشگه، استراحتگاه
-
آسایشگاه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹آسایشگه› 'āsāyešgāh ۱. جای آسایش؛ محل استراحت و خواب.۲. جایی که بیماران نیازمند به مراقبت دائم و طولانیمدت را نگهداری و معالجه کنند؛ ساناتوریوم.
-
آسایشگاه
فرهنگ فارسی معین
( ~.) (اِمر.)محل آسایش و استراحت .
-
آسایشگاه
لغتنامه دهخدا
آسایشگاه . [ ی ِ ] (اِ مرکب ) جائی که در آن آسایند. جای استراحت . آرام . آرامگاه . || بیت اللطف . || ساناتوریوم . (فرهنگستان ).
-
واژههای همآوا
-
آسایشگاه
واژگان مترادف و متضاد
آسایشگه، استراحتگاه
-
آسایشگاه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹آسایشگه› 'āsāyešgāh ۱. جای آسایش؛ محل استراحت و خواب.۲. جایی که بیماران نیازمند به مراقبت دائم و طولانیمدت را نگهداری و معالجه کنند؛ ساناتوریوم.
-
آسایشگاه
فرهنگ فارسی معین
( ~.) (اِمر.)محل آسایش و استراحت .
-
آسایشگاه
لغتنامه دهخدا
آسایشگاه . [ ی ِ ] (اِ مرکب ) جائی که در آن آسایند. جای استراحت . آرام . آرامگاه . || بیت اللطف . || ساناتوریوم . (فرهنگستان ).
-
جستوجو در متن
-
استراحتگاه
واژگان مترادف و متضاد
آسایشگاه
-
مصحة
دیکشنری عربی به فارسی
اسايشگاه
-
rest home
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اسایشگاه